psa.oomana.org -- Public Service Ads

Sunday, April 15, 2007

مثنوی من





هر روز به دنبالت می آیم و می آیم
رقص و طرب و یاهو می خوانم و می خوانم

بی تابی و مهجوری جام همه دلهاست
چون یافتن معشوق مرهم به همه جانهاست

من در شب مهجوری دنبال چه می گردم
من در پس آن سوسو دنبال که می گردم

در هر نفسم اکنون نقش قلمی از توست
در تابلوی ذهنم طرحی پس آن سوسو است

من در پس این بودن پروایی تو دارم
من در پی آن رفتن شیدایی تو دارم

در راه وصال دوست آلوده نخواهم بود
از مکر پلیدان چون آسوده نخواهم بود

از شمس و سبوی می ما را قدحی باید
از حافظ و مولانا ما را نفسی باید


حسام 26 فروردین

Thursday, April 05, 2007

جستجو

ما درمنم ها مانده ایم - ما درمنیت مانده ایم
مدهوش رنگ این و آن - از کاروان جا مانده ایم

ما را در آن دشت فراخ - جز کوی تو ماوی کجاست ؟
ما را در این صد ناکجا - ساحل کجا, دریا کجاست ؟

ما در شب سرگشتگی - در جستجویت آمدیم
ما با هزاران آرزو - با سر به سویت آمدیم

در کوی جانان جز دمی - با ما تمنایی نماند
در راه رمز عشق تو - با ما معمایی نماند

ما درمنم ها مانده ایم - ما درمنیت مانده ایم
مدهوش رنگ این و آن - از کاروان جا مانده ایم

حسام 15 فروردین